استاد جلال الدین تاج اصفهانی در 1275 شمسی در اصفهان پایتخت فرهنگ و هنر ایران چشم به جهان گشود. در شناسنامه تاریخ تولد وی را 1282 ثبت کردند.

پدرش اسماعیل تاج الواعظین اهل وعظ بود، و نوایی خوش داشت. تاج اصفهانی، موسیقی را نزد پدرش، سیدرحیم اصفهانی، نایب اسدالله اصفهانی، حسین ساعتساز (خضوعی)، حبیب شاطر حاجی و حسین طاهرزاده اصفهانی فراگرفت.

این بلبل دستان سرای ایرانی پیرو مکتب اصفهان بود، شعر را اول تحویل شنونده می‏داد و بعد تحریر می‏زد. مناسب خوان بود، یعنی شعری را برای خواندن برمی‏گزید که متناسب با حال و هوای مجلس باشد، در مجلس شادی، شعر اندوهناک نمی‏خواند. خلاقیت و ابتکار او زیاد بود، شعر و موسیقی را به هم می‏آمیخت. بیشتر از اشعار سعدی می‏خواند چراکه سعدی، قدرت پیچش با آواز را بیشتر دارد تا اشعار حافظ و مولوی.

قدرت حنجره‏اش شگفت‏انگیز بود اما همواره به شاگردانش می‏گفت: روستا شش دانگش خوب است، و صدا دو دانگش کافی است. از شاگردان مستقیم او می‏توان به اصغر شاه زیدی و علی رضا افتخاری اشاره کرد. محمد رضا شجریان و حسین خواجه امیری مشهور به ایرج از شاگردان غیر مستقیم او به شمار می‏روند.

ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، حسین یاحقی، اکبرخان نوروزی، غلامرضا سارنگ، جلیل شهناز و پدرش شعبان شهناز، حسن کسایی و علی تجویدی افتخار داشته‏اند که همراه با صدای تاج این هزاردستان گلزار هنر ایران بنوازند.

استاد جلال الدین همائی می‏گوید:

سرود سعدی و آواز تاج و ساز صبا / بتاج و تخت کیانی مده که مختصر است

استاد تاج در 13 آذر 1360 به دیار باقی شتافت و در مزارستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. اشعار سنگ مزارش سروده منوچهر قدسی است و خط آن را نصرالله معین کتابت کرده است.

آن سال‏ها، روزهای سختی بود، سایه شوم جنگ بر همه چیز دیده می‏شد. اما از آن زمان تا کنون، هر ساله مردم قدردان، هنردوست و هنریار اصفهان بر مزار این خواننده مردمی گرد هم می‏آیند و یاد صدای گرم و خوش آهنگش را گرامی می‏دارند. گاه محمدرضا شجریان، مراتب، علیرضا افتخاری، محمد بطلانی و اصغر شاهزیدی نیز می‏آیند و مجلس را گرم‏تر می‏کنند. پس از مدتی نیز بقعه کوچکی بر سر مزار تاج به پا کردند.

تاج و نغمه داوودی او به ویژه برای مردم اصفهان همچون یک اسطوره است، او مرد عجیبی بود و زندگی شگفت انگیزی داشت، انسان بود و خوش اخلاق. کوچه تاج میان خیابانهای اردیبهشت و آذر هنوز یاد او را زنده نگاه می‏دارد.

اما صفحه گرامافونهای هیزمسترویس، پولیفون و نوار کاستهای به جا مانده از او نمی‏توانند شکوه صدای او را برای شنوندگان امروزی روایت کنند، پدرم می‏گویند: صدای او هیچ وقت پشت میکروفن خوب از آب درنیامد. این مسأله میکروفن، درباره دیگران نیز اتفاق افتاده است. فهمی عمر یکی از مجریان مشهور رادیوی مصر، شیخ صدیق منشاوی قاری برجسته مصری را قانع کرد که از زادگاه خود منشات به قاهره برود، و صدایش را در برابر میکروفن بیازماید. این آزمایش نتیجه خوبی دربر نداشت، و صدای شیخ در برابر میکروفن، از کیفیت خوبی برخوردار نشد. محمود سعدنی در کتاب الحان السماء می‏نویسد: «صداها مانند صورت‏ها هستند. برخی از صورت‏های زیبا، در تصویر، جالب نمی‏شوند و بعضی از صداهای زیبا برای میکروفن، خوب نیستند. عکس این قضیه نیز صادق است».

با این حال نوار مرغ سحر ناله سحر کن و اذان تاج برای شنیدن پیشنهاد می‏شود. تصنیف اصفهان اثر ملک الشعرای بهار در روزگار تبعید در اصفهان نیز از مشهورترین آثار تاج به شمار می‏رود:

به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی / به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی

خوانندگان اصفهان / آوازخوانان اصفهان / هنرمندان اصفهان / هنر آواز / آوازخوانی / هنرمندان قدیمی رادیو / مؤذنان قدیم ایران / قاریان قدیم /


منبع: سایتهای اینترنتیمنبع: سایتهای اینترنتی


محسن نعمتی